ترانه ساخته پرویز مقصدی، 1392
همزبون خوب من یه ماهی دلتنگ بود
ولی امروز میدونم دلش همیشه تنگ بود
ماهی تنگ بلور سنگ صبور من بود
زندون تنگ ماهی تنگ بلور من بود
چشماش یه حرفی میزد انگار یه چیزی کم داشت
اون پولکای روشن رنگ غبار غم داشت
با سر به شیشه میزد دور خودش میچرخید
گم میشد اشکاش تو آب چشمای من نمیدید
وای که نمیدونستم تاب قفس نداره
یه روز رفتم سراغش دیدم نفس نداره
براش گریه میکردم ولی چشماش نمیدید
انگار تو اون لحظه ها خواب دریا رو میدید
انگار میگفت که ماهی توی دریا قشنگه
ماهی تنگ بلور یه ماهی دلتنگه
همزبون خوب من یه ماهی دلتنگ بود
ولی امروز میدونم دلش همیشه تنگ بود
ماهی تنگ بلور سنگ صبور من بود
زندون تنگ ماهی تنگ بلور من بود
چشماش یه حرفی میزد انگار یه چیزی کم داشت
اون پولکای روشن رنگ غبار غم داشت
با سر به شیشه میزد دور خودش میچرخید
گم میشد اشکاش تو آب چشمای من نمیدید
وای که نمیدونستم تاب قفس نداره
یه روز رفتم سراغش دیدم نفس نداره
براش گریه میکردم ولی چشماش نمیدید
انگار تو اون لحظه ها خواب دریا رو میدید
انگار میگفت که ماهی توی دریا قشنگه
ماهی تنگ بلور یه ماهی دلتنگه
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:09
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه