آلبوم موسیقی پاپ با صدای علیرضا افتخاری، 1381
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
6:41دل را ببيندل را ببيندر كوي جانان آمدهساقي بساطي نو فكنمطرب بيا ، چنگي بزنمطرب بيا ، چنگي بزنسر واژگون تن غرق خون افتان و خيزان آمدهخواهد كه جان پيشش رود جانان در آغوشش روددنيا فراموشش شودمست است و مهمان آمدهمست است و مهمان آمدهمست است و مهمان آمدهدل را ببيندل را ببيندر كوي جانان آمدهساقي بساطي نو فكنمطرب بيا ، چنگي بزنمطرب بيا ، چنگي بزنبا آنكه راهش تنگ بودهم دور و هم پر سنگ بودبا رهزنان در جنگ بودفاتح ز ميدان آمدهگل ديده شد در خنده شدبلبل از او شرمنده شدطوطي به نطقش بنده شددل نيست اين جان آمدهاز بهر درمان آمدهدل نيست اين ديوانه استديوانه ي جانانه استُپر درد و ُپر افسانه استدل نيست اين جان آمدهاز بهر درمان آمدهدل را ببيندل را ببيندر كوي جانان آمدهساقي بساطي نو فكنمطرب بيا ، چنگي بزن
-
5:59پرنده هاي رها دسته دسته مي آيندحصار حادثه ها را شكسته ميآيندپرنده هاي رها دسته دسته مي آيندحصار حادثه ها را شكسته مي آيندحريم تربت آن يار را بياراييدكبوتران حرم دسته دسته مي آيندحريم تربت آن يار را بياراييدكبوتران حرم دسته دسته ميآيندنواي تار و دف و نيبهم در آميزيدكه تار و پود غم از هم گسسته مي آيدنواي تار و دف و نيبهم در آميزيدكه تار و پود غم از هم گسسته ميآيدكجاست محمل گلهاي دستچين خودروكجاست محمل گلهاي دستچين خودرومسافران همه با پاهاي خسته مي آيندمسافران همه با پاهاي خسته مي آيندپرنده هاي رها دسته دسته مي آيندحصار حادثه ها را شكسته ميآيندجلاي آيينه دل شكستن دلهاستاگر كه آيينه ها دل شكسته مي آيدجلاي آيينه دل شكستن دلهاستاگر كه آيينه ها دل شكسته مي آيدخدا كند خدا كند خدا كند كه روز شفاعتي دستگيركه زائران حرم خسته مي آيند
-
5:52غرق گل باد هواي شب شيداييتانچه قشنگ است فروغ دل درياييتانساعت سبز سخاوت به شما مي باردبه همان راز و نياز دل سوداييتانساعت سبز سخاوت به شما مي باردبه همان راز و نياز دل سوداييتانبه خدا لحظه مهتابي چشمان شمايادگاريست از آن سيرت روياييتانسرّ چشمان سفر كرده به درياي جنونمانده در پرده آن قلب اهوراييتانسرّ چشمان سفركرده به درياي جنونمانده در پرده آن قلب اهوراييتانتكست آهنگ عليرضا افتخاري به نام غزل سبزغرق گل باد هواي شب شيداييتانچه قشنگ است فروغ دل درياييتانساعت سبز سخاوت به شما مي باردبه همان راز و نياز دل سوداييتانساعت سبز سخاوت به شما مي باردبه همان راز و نياز دل سوداييتانقدم سبز شما رو به ملائك مي رفتچه غريب است سفرهاي تماشاييتانچه غريبانه نوشتيد به ديوان غزلغزلي سبز از آن خصلت درياييتانچه غريبانه نوشتيد به ديوان غزلغزلي سبز از آن خصلت درياييتانغرق گل باد هواي شب شيداييتان
-
6:57زنهار تا تواني اهل نظر ميازار ميازاردنيا وفا ندارد دنيا وفا ندارد اي نور هر دو ديدهبيا تا مونس هم يار هم غم خوارانيس جان غم فرسوده ي بيمار هم باشيمبيا تا مونس هم يار هم غم خوارانيس جان غم فرسوده ي بيمار هم باشيمدواي هم شفاي هم براي هم فداي همدواي هم شفاي هم براي هم فداي همدل هم جان هم جانان هم دلدار هم باشيمدل هم جان هم جانان هم دلدار هم باشيمبه هم يك تن شويم و يك دل و يكرنگ و يك پيشهسري در كار هم آريم و دوش بار هم باشيمحيات يك دگر باشيم و بهر يك دگر ميريمترانه آهنگ با هم از عليرضا افتخاريگهي خندان ز هم گه خسته و افگار هم باشيمشويم از نغمه سازي عندليب غم سراي همبه رنگ بوي و يكديگر شده گلزار هم باشيمبراي ديده باني خواب را بر خويشتن بنديمزبه بو ي مهرباني ديده ي بيدار هم باشيمدواي هم شفاي هم براي هم فداي همدواي هم شفاي هم براي هم فداي همدل هم جان هم جانان هم دلدار هم باشيمدل هم جان هم جانان هم دلدار هم باشيمبيا تا مونس هم يار هم غم خوارانيس جان غم فرسوده ي بيمار هم باشيمبيا تا مونس هم يار هم غم خوارانيس جان غم فرسوده ي بيمار هم باشيم
-
6:52اگه ميخواي با چلچلهيه روزي همسفر بشيبايد ز راز عاشقي هميشه باخبر بشيبا آبي آسموناپرواز رو از سر بگيريرو شونهي ماه بشينيكبوتر سحر بشيتو دشت خواب و خاطرهعطر گلها رو حس كنييه شاخه گل بچينيعاشق رهگذر بشيتو گلدون سپيده دمياس سفيدي بكاريمواسه روزهاي عاشقي از همه ساده تر بشيمترانه آهنگ چلچله از عليرضا افتخاريرو مخمل سبز شبيواسهي هم قصه بگيممهتاب رو مهمونش كنيمحكايتي دگر بشيمتو اين هواي عاشقينم نم بارون رو ببينبا اين طراوت نسيمبيا كه تازه تر بشيمبيا كه تازه تر بشيمحالا كه آرزوي ماسوي خدا پر زدنهواسه دلهاي خستمونچي ميشه بال و پر بشيم
-
7:11قويي كشيد بال و پر آنسوي ابرهاگم شد غريب و دربدر آنسوي ابرهاگم شد غريب و دربدر آنسوي ابرهامن ماندم و سكوت و سياهي ، زمين سرداو بود و آفتاب در آنسوي ابرهااو بود و آفتاب در آنسوي ابرهارويايي از بشارت باران زندگيستافسانه دو چشم تر آن سوي ابرهاافسانه دو چشم تر آن سوي ابرهاديريست روي قله كوهي نشسته امشايد بيافكند نظر آنسوي ابرهاديريست روي قله كوهي نشسته امشايد بيافكند نظر آنسوي ابرهافرياد ميزنيم من و كوه ، كوه و منآه اي خدا مرا ببر آنسوي ابرهامگر مي رسد خدا اين آه آه شعله ورآنسوي ابرهامن بال و پر ندارم ، من بال و پر ندارمو تو اي خمير خاك پيدا نميشويپيدا نميشوي مگر آنسوي ابرهاپيدا نميشوي مگر آنسوي ابرهاقويي كشيد بال و پر آنسوي ابرهاگم شد غريب و دربدر آنسوي ابرهاگم شد غريب و دربدر آنسوي ابرها
-
6:28مثل طوفان، مثل تندر، مثل خشم سرخ كارونتو هجوم شب گذشتيم از غبار آتش و خونتو تاريكي شب هامثل ستاره بوديم دل به آسمون سپرديمشعر فردا رو سروديمتو هجوم تيرگي ها، كه پر از خون و خطر بوديا عليياعلي اسم تو رمز پر كشيدن تا سحر بودياعلي اسم تو رمز پر كشيدن تا سحر بوديا علي، ياعلي، يا علي، يا علييا علي، ياعلي، يا علي، يا علييا علي گفتيم و رفتيم، رفتيم و گذشتيم از جونما كه هر لحظه ميجوشيد خون غيرت تو رگامونداغ لاله ها رو داريم هنوزم تو سينه هامونسوت و كور بي نگاهت، همه ي آينه هامونراويان بدر و خيبر وارثان ذوالفقاريم، يا عليياعلي كنار اسم تو هميشه موندگاريمياعلي كنار اسم تو هميشه موندگاريميا علي، ياعلي، يا علي، يا علي
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه