اجرای تصنیف «آتشی در سینه دارم جاودانی» ساخته مرتضی نی داوود با تنظیم و رهبری جواد معروفی با شعری از بهادر یگانه با صدای عبدالوهاب شهیدی
آتشی در سینه دارم جاودانی
سوز غم سوزد روانم را نهانی
راز دل گوید نگاه آتشینم
با نگاهت با زبان بی زبانی
از غم عشق تو دریای دل گشته طوفانی
روز من شد سیه چون موی تو از پریشانی
داده ام از کف دگر شور جوانی
مانده ام در نیمه راه زندگانی
همچو مجنون زدهام سر به صحرا
عشق تو در دل من کرده غوغا
گردش چشم تو فتنه به پا کند
شعله زند به دلم با یک نگه مانند مینا
میروی سوی دیار بی نشانی
همچو برگری در کف باد خزانی
در دلم ز گردش نگاه تو طوفان به پا شد
سینه ام ز عشق تو چو لاله ها داغ آشنا شد
چشم تو به یک نگه چو جام می خون در دلم کرد
چون دلی شکسته ای ز سوز غم بی بنده مباشد
آتشی در سینه دارم جاودانی
سوز غم سوزد روانم را نهانی
راز دل گوید نگاه آتشینم
با نگاهت با زبان بی زبانی
از غم عشق تو دریای دل گشته طوفانی
روز من شد سیه چون موی تو از پریشانی
داده ام از کف دگر شور جوانی
مانده ام در نیمه راه زندگانی
همچو مجنون زدهام سر به صحرا
عشق تو در دل من کرده غوغا
گردش چشم تو فتنه به پا کند
شعله زند به دلم با یک نگه مانند مینا
میروی سوی دیار بی نشانی
همچو برگری در کف باد خزانی
در دلم ز گردش نگاه تو طوفان به پا شد
سینه ام ز عشق تو چو لاله ها داغ آشنا شد
چشم تو به یک نگه چو جام می خون در دلم کرد
چون دلی شکسته ای ز سوز غم بی بنده مباشد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
6:25
کاربر مهمان