ترانه پاپ
من تشنه و پژمرده تو باران بهاری
گل کن که در این ثانیه ها عشق بکاریم
آه ای تو که در هر چه دل تنگ نشاطی
یک لحظه مرا باش درا از سر یاری
من مانده امو یاد شب اشوب نگاهت
دیگر نه امیدی نه پناهی نه قراری
گفتی نه و گفتی نه و عمری سپری شد
یک بار پذیرایی دلم باش که آهی
من سوخته ام کار من از کار گذشتست
تا تازه شود کاش بر این داغ بباری
من تشنه و پژمرده تو باران بهاری
گل کن که در این ثانیه ها عشق بکاریم
آه ای تو که در هر چه دل تنگ نشاطی
یک لحظه مرا باش درا از سر یاری
من مانده امو یاد شب اشوب نگاهت
دیگر نه امیدی نه پناهی نه قراری
گفتی نه و گفتی نه و عمری سپری شد
یک بار پذیرایی دلم باش که آهی
من سوخته ام کار من از کار گذشتست
تا تازه شود کاش بر این داغ بباری
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه