ترانه ای با صدای علیرضا افتخاری
تو برو به سفر
به هر کجا که روی
سفر سلامت
به خدا نکنم از آنچه رفته به دل تو را ملامت
به خدا شب من نمی رسد به سحر اگر نیایی
به خدا همه جا به جستوجوی توام بگو کجایی
تو چراغ دلم به حال عاشقی ام خبر نداری
تو چرا قدمی به روی چشم ترم نمی گذاری
تو به یک نگهت دگر قرار مرا ز کف ربودی
تو مرا زخودم گرفتی و پس از آن سفر نمودی
تو مرا به سفر که یک شبم بشود هزار و یک شب
به خدا همه شب
ز عشق شعله ورت بسوزم از غم
تو برو به سفر
به هر کجا که روی
سفر سلامت
به خدا نکنم از آنچه رفته به دل تو را ملامت
به خدا شب من نمی رسد به سحر اگر نیایی
به خدا همه جا به جستوجوی توام بگو کجایی
تو چراغ دلم به حال عاشقی ام خبر نداری
تو چرا قدمی به روی چشم ترم نمی گذاری
تو به یک نگهت دگر قرار مرا ز کف ربودی
تو مرا زخودم گرفتی و پس از آن سفر نمودی
تو مرا به سفر که یک شبم بشود هزار و یک شب
به خدا همه شب
ز عشق شعله ورت بسوزم از غم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:35
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه