ترانه ای ساخته حسین شریفی با صدای حمید حامی
یه حضور سرد و ابری یه نگاه گنگ و خسته
منم و غبار ایام که رو صورتم نشسته
یه روزی پرنده بودم آسمونا زیر بالم
پربود از شوق رهایی همه خواب و خیالم
غنچه غنچه باغچه ها رو حس می کردم با نفسهام
لحظه لحظه با تو روشن خواب و بیداری و رویام
آینه آینه خنده هام و دست مردم می سپردم
برای خالی دستام خیلی غصه نمی خوردم
حالا این منم که اشکام شیشه چشام و شسته
بارونی که بی ترحم شادی نگام و شسته
چشام از دریای خورشید از نگاهت بی نصیب
پر زدن تو شب دلتنگ چه شگفت چه عجیب
یه قفس قد یه دنیا من و تو خودش گرفته
تو قفس ترانه خوندن از پرنده ها شگفت
یه حضور سرد و ابری یه نگاه گنگ و خسته
منم و غبار ایام که رو صورتم نشسته
یه روزی پرنده بودم آسمونا زیر بالم
پربود از شوق رهایی همه خواب و خیالم
غنچه غنچه باغچه ها رو حس می کردم با نفسهام
لحظه لحظه با تو روشن خواب و بیداری و رویام
آینه آینه خنده هام و دست مردم می سپردم
برای خالی دستام خیلی غصه نمی خوردم
حالا این منم که اشکام شیشه چشام و شسته
بارونی که بی ترحم شادی نگام و شسته
چشام از دریای خورشید از نگاهت بی نصیب
پر زدن تو شب دلتنگ چه شگفت چه عجیب
یه قفس قد یه دنیا من و تو خودش گرفته
تو قفس ترانه خوندن از پرنده ها شگفت
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:27
-
4:27
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه