ترانه ساخته محمودرضا شیبانی، 1396
در حریم قدسیت بـال مناجاتی بـده
گنبدت دل می برد وقت ملاقاتی بـده
دست هایم خالی از پیش است سـوغاتی بـده
من فقیرم تکه نــانی بهـر خـیراتی بــده
از کنار تـو گدا با دست خالی رد نشد
نیست عاقل هر کسی دیوانه ی مشهد نشد
از دم گـرمت مسیحا صاحبِ دم می شود
بی تو باشم حضرت خورشید سردم می شود
راه افـــتادی و زیـر پـات ایـران ساخـتند
تکه ای از خاک ایران را خراسان ساختـند
با وجود تـــو در این کشور مسلمان ساختند
تو همان لطفی که در پاسخ به سلمان ساختند
در حریم قدسیت بـال مناجاتی بـده
گنبدت دل می برد وقت ملاقاتی بـده
دست هایم خالی از پیش است سـوغاتی بـده
من فقیرم تکه نــانی بهـر خـیراتی بــده
از کنار تـو گدا با دست خالی رد نشد
نیست عاقل هر کسی دیوانه ی مشهد نشد
از دم گـرمت مسیحا صاحبِ دم می شود
بی تو باشم حضرت خورشید سردم می شود
راه افـــتادی و زیـر پـات ایـران ساخـتند
تکه ای از خاک ایران را خراسان ساختـند
با وجود تـــو در این کشور مسلمان ساختند
تو همان لطفی که در پاسخ به سلمان ساختند
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه