ترانه ی پاپ با مضمون دفاع مقدس، همراه با دکلمه ای از سردار قاسم سلیمانی
تو مکن تهدیدم از کشتن که من
تشنه ی زارم به خون خویشتن
گر بریزد خون من آن دوسترو
پایکوبان جان برافشانم بر او
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
می رسد آواز عشق، از چپ و راست
منطق الطیر سر یاری کجاست
مطربانشان از درون دف میزنند
بحرها در شورشان کف میزنند
تو نبینی لیک بهر گوششان
برگ ها بر شاخه ها هم کفزنان
تو مکن تهدیدم از کشتن که من
تشنه ی زارم به خون خویشتن
گر بریزد خون من آن دوسترو
پایکوبان جان برافشانم بر او
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
می رسد آواز عشق، از چپ و راست
منطق الطیر سر یاری کجاست
مطربانشان از درون دف میزنند
بحرها در شورشان کف میزنند
تو نبینی لیک بهر گوششان
برگ ها بر شاخه ها هم کفزنان
کاربر مهمان
کاربر مهمان