آواز در فضای موسیقی دستگاهی
مست تو ام مست تو از جرعه و جان آزاد است
مرغ تو ام مرغ تو از دانه و دام آزاد است
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
ور نه من از این هر دو مقام آزادم
بی حکم تو چرخ یک زمانی نبود
بی امر تو خلق را زبانی نبود
من سود کنم تو را زیانی نبود
ای آن که به ملک خویش پاینده تویی
در ظلمت شب صبح نماینده تویی
کار من بیچاره قوی بسته شده
بگشای خدایا که گشاینده تویی
یارب به دلم غیر خودت جا مگذار
در دیده ی من گرد تمنا مگذار
گفتم گفتن ز من نمی آید هیچ
رحمی رحمی مرا به من وامگذار
مست تو ام مست تو از جرعه و جان آزاد است
مرغ تو ام مرغ تو از دانه و دام آزاد است
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
ور نه من از این هر دو مقام آزادم
بی حکم تو چرخ یک زمانی نبود
بی امر تو خلق را زبانی نبود
من سود کنم تو را زیانی نبود
ای آن که به ملک خویش پاینده تویی
در ظلمت شب صبح نماینده تویی
کار من بیچاره قوی بسته شده
بگشای خدایا که گشاینده تویی
یارب به دلم غیر خودت جا مگذار
در دیده ی من گرد تمنا مگذار
گفتم گفتن ز من نمی آید هیچ
رحمی رحمی مرا به من وامگذار
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:39
کاربر مهمان
کاربر مهمان