سرود
از پا نشستن نیست کار ما
حقیم و کفر از دست ما خسته
بر روی استکبار می کوبیم
با مشت هتی محکم بسته
ما از تبار ظهر عاشورا
ما از تبار سرخ ایمانیم
ما را هراسی از شهادت نیست
پای قرار خویش می مانیم
تا ظلم و ظالم در جهان باقیست
پا پس نمی کشیم از پیکار
تا در گلوی ما نفس باقیست
فریاد ما لعنت به استکبار
سر می زند صبح ظفر آخر
خورشید اگر در پس پردست
ما را
دست خدا در دست های ماست
ما هر نفس اعجاز سجیلیم
ننگ است بر ما ذلت تسلیم
از مسلک طیرا ابابیلیم
ما در گلوی خسته فریادیم
ما در کف مظلوم چون سنگیم
تا خون به رگ داریم و جان در سر
با ظلم استکبار می جنگیم
ما را هراسی از سلاحی نیست
در دست ما مشت گره کردست
از پا نشستن نیست کار ما
حقیم و کفر از دست ما خسته
بر روی استکبار می کوبیم
با مشت هتی محکم بسته
ما از تبار ظهر عاشورا
ما از تبار سرخ ایمانیم
ما را هراسی از شهادت نیست
پای قرار خویش می مانیم
تا ظلم و ظالم در جهان باقیست
پا پس نمی کشیم از پیکار
تا در گلوی ما نفس باقیست
فریاد ما لعنت به استکبار
سر می زند صبح ظفر آخر
خورشید اگر در پس پردست
ما را
دست خدا در دست های ماست
ما هر نفس اعجاز سجیلیم
ننگ است بر ما ذلت تسلیم
از مسلک طیرا ابابیلیم
ما در گلوی خسته فریادیم
ما در کف مظلوم چون سنگیم
تا خون به رگ داریم و جان در سر
با ظلم استکبار می جنگیم
ما را هراسی از سلاحی نیست
در دست ما مشت گره کردست
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:48
کاربر مهمان