ترانه ی پاپ
بر تن خورشید میپیچد به ناز چادر نیلوفری رنگ غروب
تک درختی خشک در پهنای دشت تشنه میماند در این تنگ غروب
از کبود آسمانها روشنی میگریزد جانب آفاق دور
در افق بر لاله سرخ شفق میچکد از ابرها باران نور
شهر می خوابد به لالای سکوت
شهر می خوابد به لالای سکوت
نرم نرمک باده ی مهتاب را باد می ریزد درون جام شب
در دل تاریک این شبهای سرد ای امید ناامیدی های من
برق چشمان تو همچون آفتاب می درخشد بر رخ فردای من
بر تن خورشید میپیچد به ناز چادر نیلوفری رنگ غروب
تک درختی خشک در پهنای دشت تشنه میماند در این تنگ غروب
از کبود آسمانها روشنی میگریزد جانب آفاق دور
در افق بر لاله سرخ شفق میچکد از ابرها باران نور
شهر می خوابد به لالای سکوت
شهر می خوابد به لالای سکوت
نرم نرمک باده ی مهتاب را باد می ریزد درون جام شب
در دل تاریک این شبهای سرد ای امید ناامیدی های من
برق چشمان تو همچون آفتاب می درخشد بر رخ فردای من
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه