display result search
منو

ده بند اشعار محتشم کاشانی

  • 6 قطعه
  • مدت زمان
  • 2946 دریافت شده
مرثیه ی عاشورایی

آهنگ ها

  • عنوان
    زمان
  • 5:10
    باز اين چه شورش است كه در خلق عالم است باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز اين چه رستخيز عظيم است كز زمين بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است اين صبح تيره باز دميد از كجا كزو كار جهان و خلق جهان جمله در هم است گويا طلوع مي‌كند از مغرب آفتاب كاشوب در تمامي ذرات عالم است گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست اين رستخيز عام كه نامش محرم است در بارگاه قدس كه جاي ملال نيست سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است جن و ملك بر آدميان نوحه مي‌كنند گويا عزاي اشرف اولاد آدم است خورشيد آسمان و زمين نور مشرقين پرورده? كنار رسول خدا حسين خواننده: گروه تواشيح اهل بيت
  • 4:17
    اي چرخ غافلي كه چه بيداد كرده اي از كين چه ها در اين ستم آباد كرده اي بر تنت اين بس است كه با عطرت رسول بيداد كرده خصم و تو امداد كرده اي اي زاده ي زياد، نكرده است هيچكس نمرود اين عمل، كه تو شداد كرده اي كام يزيد داده اي از كشتن حسين بنگر كه را به قتل كه دلشاد كرده اي بهر خسي كه بار درخت شقاوت است در باغ دين چه با گل و شمشاد كرده اي با دشمنان دين، نتوان كرد آن چه تو با مصطفي و حيدر و اولاد كرده اي بر تنت اين بس است كه با عترت رسول بيداد كرده خصم و تو امداد كرده اي خواننده: محمد اصفهاني
  • 3:01
    چون خون ز حلق تشنه ي او بر زمين رسيد جوش از زمين، به ذروه‏ى عرش برين رسيد نزديك شد، كه خانه ‏ى ايمان شود خراب از بس شكست ها، كه به اركان دين رسيد نخل بلند او چه خسان، بر زمين زدند طوفان به آسمان، ز غبار زمين رسيد باد، آن غبار چون به مزار نبى رساند گرد از مدينه، بر فلك هفتمين رسيد يكباره جامه، در خم گردون، به نيل زد چون اين خبر به عيسىِ گردون نشين رسيد پر شد فلك ز غلغله چون نوبت خروش از انبيا به حضرت روح الامين رسيد نزديك شد كه خانه ي ايمان شود خراب از بس شكست ها كه به اركان دين رسيد خواننده: ميثم اكبري
  • 4:03
    ترسم جزاي قاتل او چون رقم زنند يك باره بر جريده? رحمت قلم زنند ترسم كزين گناه شفيعان روز حشر دارند شرم كز گنه خلق دم زنند آه از دمي كه با كفن خونچكان ز خاك آل علي چو شعله? آتش علم زنند فرياد از آن زمان كه جوانان اهل بيت گلگون كفن به عرصه? محشر قدم زنند جمعي كه زد بهم صفشان شور كربلا در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند از صاحب حرم چه توقع كنند باز آن ناكسان كه تيغ به صيد حرم زنند پس بر سنان كنند سري را كه جبرئيل شويد غبار گيسويش از آب سلسبيل خواننده: محمد معتمدي
  • 3:16
    بر حربگاه، چون ره آن كاروان فتاد شور نشور واهمه را در گمان فتاد هم بانگ نوحه، غلغله در شش جهت، فكند هم گريه، در ملايك هفت آسمان فتاد هرجا كه بود آهويى، از دشت پا كشيد هرجا كه بود طايرى، از آشيان فتاد شد وحشتى، كه شور قيامت زِ ياد، رفت چون چشم اهل بيت، بر آن كشتگان فتاد هرچند بر تن شهدا چشم، كار كرد بر زخم ‏هاى كارى تيغ و سنان، فتاد ناگاه چشم دختر زهرا، در آن ميان بر پيكر شريف امام زمان فتاد بى اختيار نعره ‏ى هذا حسين از او سر زد، چنانكه آتش از آن، در جهان فتاد پس با زبان پر گله، آن بضعه ‏ى بتول رو در مدينه كرد، كه يا ايهاالرسول خواننده: محمد معتمدي
  • 3:40
    پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول رو در مدينه كرد كه يا ايهاالرسول اين كشته? فتاده به هامون حسين توست وين صيد دست و پا زده در خون حسين توست اين نخل تر كز آتش جان سوز تشنگي دود از زمين رسانده به گردون حسين توست اين ماهي فتاده به درياي خون كه هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسين توست اين غرقه محيط شهادت كه روي دشت از موج خون او شده گلگون حسين توست اين خشك لب فتاده دور از لب فرات كز خون او زمين شده جيحون حسين توست اين شاه كم سپاه كه با خيل اشگ و آه خرگاه زين جهان زده بيرون حسين توست اين قالب طپان كه چنين مانده بر زمين شاه شهيد ناشده مدفون حسين توست خواننده: محمد اصفهاني

مشخصات موسیقی

سایر مشخصات

تصاویر

دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه

آلبوم‌هایی از همین سبک

صدای موسیقی