display result search
- 1356
کمال حسن
ترانه ی پاپ با مضمون فصل بهار
بهار آمد، بهار آمد، بهار آمد
بهار آمد که هر ساعت رود خاطر به بستانی
به قل قل در سما آید هرمرغی به دستانی
دم عیسی ات پنداری نسیم باد نوروزی
که خاک مرده باز آید در او روحی و ریحانی
به جولان و خرامیدن درآمد سرو به بستانی
تو نیز ای سرو روحانی بکن یکباره جولانی
بیار ای باغبان سروی به لالای دل آرامم
که باری من ندیدستم چنین گل در گلستانی
کمال حسن رویت را صفت کردن نمی دانم
که حیران باز می مانم چه داند گفت حیرانی
وصال تو است اگر دل را مرادی است و مطلوبی
کنار تو است اگر غم را کناری هست و پایانی
بهار آمد، بهار آمد، بهار آمد
بهار آمد که هر ساعت رود خاطر به بستانی
به قل قل در سما آید هرمرغی به دستانی
دم عیسی ات پنداری نسیم باد نوروزی
که خاک مرده باز آید در او روحی و ریحانی
به جولان و خرامیدن درآمد سرو به بستانی
تو نیز ای سرو روحانی بکن یکباره جولانی
بیار ای باغبان سروی به لالای دل آرامم
که باری من ندیدستم چنین گل در گلستانی
کمال حسن رویت را صفت کردن نمی دانم
که حیران باز می مانم چه داند گفت حیرانی
وصال تو است اگر دل را مرادی است و مطلوبی
کنار تو است اگر غم را کناری هست و پایانی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه