تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی با مضمون واقعه کربلا
گردون از دیده چون باران خون می بارد
هامون زین ماتم بر چهره گردی دارد
می آید بانگی از دور بر بال موجی از نور
افغان مرغان عشق افکنده در صحرا شور
هر یک ز غم خدا خدا گویند
نواکنان گلی بویند
ز دیده ها روان شد خون
سپیده شد دوباره گلگون
یارب به نینوا چه غوغاییست
ز خستگان چه آواییست
فلک ستاره می بارد
که تاب این عزا ندارد
ای دل همچو نی نالان شو
افغان کن زین ماتم
آتش زن در عالم
امشب دیدار شمع و پروانست
بزم مشتاقان کوی جانان است
یاد هر شاهد شمع کاشانست
کی در این محفل جای بیگانست
گردون از دیده چون باران خون می بارد
هامون زین ماتم بر چهره گردی دارد
می آید بانگی از دور بر بال موجی از نور
افغان مرغان عشق افکنده در صحرا شور
هر یک ز غم خدا خدا گویند
نواکنان گلی بویند
ز دیده ها روان شد خون
سپیده شد دوباره گلگون
یارب به نینوا چه غوغاییست
ز خستگان چه آواییست
فلک ستاره می بارد
که تاب این عزا ندارد
ای دل همچو نی نالان شو
افغان کن زین ماتم
آتش زن در عالم
امشب دیدار شمع و پروانست
بزم مشتاقان کوی جانان است
یاد هر شاهد شمع کاشانست
کی در این محفل جای بیگانست
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
7:57
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه