تصنیفی در دستگاه ماهور با خوانندگی محمدابراهیم ذوالقدر و آهنگسازی رضا شفیعیان و شعری از مصلحبنعبدالله سعدی
گر گویمت که سروی سرو این چنین نباشد
ور گویمت که ماهی مه بر زمین نباشد
گر هر که در جهان را شاید که خون بریزی
با یار مهربانت باید که کین نباشد
ورت کنند زیبا بر پرنیان و دیبا
لیکن بر ابروانش سحر مبین نباشد
لعلست یا لبانت قندست یا دهانت
تا در برت نگیرم نیکم یقین نباشد
گر گویمت که سروی سرو این چنین نباشد
ور گویمت که ماهی مه بر زمین نباشد
گر هر که در جهان را شاید که خون بریزی
با یار مهربانت باید که کین نباشد
ورت کنند زیبا بر پرنیان و دیبا
لیکن بر ابروانش سحر مبین نباشد
لعلست یا لبانت قندست یا دهانت
تا در برت نگیرم نیکم یقین نباشد
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه