تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم
نقشی به یاد خط تو بر آب می زدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه محراب می زدم
روی نگار در نظرم جلوه می نمود
از دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم
هر جا که روم بوی دل آرای تو بینم
هر سو نگرم جلوه سیمای تو بینم
در شمع و گل و بلبل و پروانه مه و مهر
صد گونه نشان از رخ زیبای تو بینم
مهر تو نه مهریست که از دل بتوان برد
من خلق جهان عاشق و شیدای تو بینم
مشتاق لقای تو نه تنها شده موسی
که اندر دل هر ذره تمنای تو بینم
هر چند تو را نیست در آفاق سرایی
با این همه هر جا نگرم جای تو بینم
دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم
نقشی به یاد خط تو بر آب می زدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه محراب می زدم
روی نگار در نظرم جلوه می نمود
از دور بوسه بر رخ مهتاب میزدم
هر جا که روم بوی دل آرای تو بینم
هر سو نگرم جلوه سیمای تو بینم
در شمع و گل و بلبل و پروانه مه و مهر
صد گونه نشان از رخ زیبای تو بینم
مهر تو نه مهریست که از دل بتوان برد
من خلق جهان عاشق و شیدای تو بینم
مشتاق لقای تو نه تنها شده موسی
که اندر دل هر ذره تمنای تو بینم
هر چند تو را نیست در آفاق سرایی
با این همه هر جا نگرم جای تو بینم
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
11:46
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه