ترانه ی پاپ
افتاده ام از چشم تو ویران ویرانم
دستی نمی آید چرا دیگر به تسکینم
ماندم تو احساس مرا جدی نمی گیری
یا من شبیه کوه برفی، سرد و سنگینم
ببینم مرا که بعد تو چگونه زیر بال غصه خم شدم
بدون تو نگاه کن خراب تر ز بم شدم
نشسته ام به این امید میان گریه ها تو را ببینمت
بگو چرا نگار من نشد تو را بچینمت
وقتی نباشی زندگی تلخ است خیلی تلخ
حتی اگر لب واکند دنیا به تحسینم
فرهادم اما چند سالی دیر فهمیدم
افتاده دست دشمنانم قصر شیرینم
ببین مرا که بعد تو چگونه زیر بار غصه خم شدم
بدون تو نگاه کن خراب تر ز بم شدم
افتاده ام از چشم تو ویران ویرانم
دستی نمی آید چرا دیگر به تسکینم
ماندم تو احساس مرا جدی نمی گیری
یا من شبیه کوه برفی، سرد و سنگینم
ببینم مرا که بعد تو چگونه زیر بال غصه خم شدم
بدون تو نگاه کن خراب تر ز بم شدم
نشسته ام به این امید میان گریه ها تو را ببینمت
بگو چرا نگار من نشد تو را بچینمت
وقتی نباشی زندگی تلخ است خیلی تلخ
حتی اگر لب واکند دنیا به تحسینم
فرهادم اما چند سالی دیر فهمیدم
افتاده دست دشمنانم قصر شیرینم
ببین مرا که بعد تو چگونه زیر بار غصه خم شدم
بدون تو نگاه کن خراب تر ز بم شدم
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان