افق مهر نام یک آلبوم موسیقی اثر پرویز مشکاتیان با صدای ایرج بسطامی، هنرمند ایرانی است که دارای 9 قسمت است. گروه عارف اجرای این آلبوم را بر عهده داشتهاست.
نوازندگان: سنتور: پرویز مشکاتیان، دف: بیژن کامکار، رباب: بیژن کامکار، نی: محمدعلی کیانی نژاد، کمانچه: اردشیر کامکار، کورش بابایی، قیچک: اردشیر کامکار، قیچک سوپرانو: محمد صادقی یگانه، عود: حسین بهروزی نیا، تار: سیامک نعمت ناصر، کیوان ساکت، بهرام ساعد، تارباس: بهرام ساعد، تنبک: ارژنگ کامکار، تاس: کوشان یغمایی
نوازندگان: سنتور: پرویز مشکاتیان، دف: بیژن کامکار، رباب: بیژن کامکار، نی: محمدعلی کیانی نژاد، کمانچه: اردشیر کامکار، کورش بابایی، قیچک: اردشیر کامکار، قیچک سوپرانو: محمد صادقی یگانه، عود: حسین بهروزی نیا، تار: سیامک نعمت ناصر، کیوان ساکت، بهرام ساعد، تارباس: بهرام ساعد، تنبک: ارژنگ کامکار، تاس: کوشان یغمایی
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
8:00
-
12:36باز چون بلبل بصد دستان ببستان آمدیم باز چون بلبل بصد دستان ببستان آمدیم باز چون مرغان شبگیری خوش الحان آمدیم همچو گل یك سال اگر كردیم غربت اختیار مژده بلبل را كه دیگر با گلستان آمدیم صبح وصل از افق مهر بر آید روزی وین شب تیرهی هجران بسر آید روزی دود آهی كه بر آید ز دل سوختگان گرد آئینهی روی تو در آید روزی میرسانم بفلك ناله و میترسم از آن كه دعای سحرم كارگر آید روزی بفكنم پیش رخش جان و جهان را ز نظر گرم آن جان جهان در نظر آید روزی همچو خواجو برو ای بلبل و با خار بساز كه گل باغ امیدت ببر آید روزی
-
3:22ای طبیب درد دلها این دل مجروح را مرهمی نه چون بامید دوا باز آمدیم گر ز بستان بینوا رفتیم یك چندی كنون چون گل و بلبل بصد برگ و نوا باز آمدیم
-
5:30گفتا تو از كجائی كاشفته مینمائی گفتم منم غریبی از شهر آشنائی گفتا كدام مرغی كز این مقام خوانی گفتم كه خوش نوائی از باغ بینوائی گفتا ز قید هستی رو مست شو كه رستی گفتم بمی پرستی جستم ز خود رهائی گفتا جویی نیرزی گر زهد و توبه ورزی گفتم كه توبه كردم از زهد و پارسائی گفتا بگو كه خواجو در چشم ما چه بیند گفتم حدیث مستان سری بود خدائی
-
5:23در دلم بود كزین پس ندهم دل بكسی چكنم باز گرفتار شدم در هوسی نفس صبح فرو بندد از آه سحرم گر شبی بر سر كوی تو برآرم نفسی
-
2:22آهنگساز: كیوان ساكت تكنواز كمانچه: اردشیر كامكار
-
8:58تار: كیوان ساكت تشنه در بادیه مردیم باومید فرات وه كه بگذشت فراتم ز سر امروز بسی خیز خواجو كه گل از غنچه برون میآید بلبلی چون تو كنون حیف بود در قفسی ای خوشا مست و خراب اندر خرابات آمده فارغ از سجاده و تسبیح و طاعات آمده نفی را اثبات خود دانسته و اثبات نفی و ایمن از خویش و بری از نفی و اثبات آمده كرده ورد بلبل مست سحر را استماع باز با مرغ صراحی در مناجات آمده عارفان را نغمه? چنگ مغنی ره زده صوفیان را باده صافی مداوات آمده یك ره از ایوان برون فرمای خواجو را ببین بر سر كوی تو چون موسی بمیقات آمده
-
4:59سه تار: سیامك نعمت ناصر قطعه همایون ساخته اردشیر كامكار
-
6:40عاشقان درطلبت گرد جهان می پویند عارفان از دوجهان وصل تو رامی جویند بده آن باده كه مرغان چمن می گویند دلم ای وای به دل! وا دلم ای وای دلم ای خوشا پای گل و فصل بهار ولب رود صوفی از رقص نیاسوده و مطرب ز سرود بشنو این نغمه ی پر زمزمه از زخمه رود دلم ای وای به دل! وا دلم ای وای دلم از سرزلف كی شوریدگی آموخته دل آتش مهرتو در جان من افروخته دل گر از این پس ندهی داد من سوخته دل دلم ای وای به دل! وا دلم ای وای دلم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه