سرود در وصف مقام کشاورز و کشاورزی و بی کلام همین قطعه
صبح آمد ای برزگر شادان بر صحرا گذر
بذرافشان بذر امید وز خدا طلب ثمر
آن کو بذرافشان کند با ایزد پیمان کند
حاصل گیرد از زمین با دو دست بهره ور
ز مصطفی شنو که دست دهقان مصون بود ز آتش جهی
ز دانه ای که در زمین فشاند ثمر برد ز جنت
روا بود نهال عشق به باغ سینه بنشانی
از آن زمان به پای آن زلال جان بیفشانی
خوش آن که او ز کشت خود نمی برد پشیمانی
صبح آمد ای برزگر شادان بر صحرا گذر
بذرافشان بذر امید وز خدا طلب ثمر
آن کو بذرافشان کند با ایزد پیمان کند
حاصل گیرد از زمین با دو دست بهره ور
ز مصطفی شنو که دست دهقان مصون بود ز آتش جهی
ز دانه ای که در زمین فشاند ثمر برد ز جنت
روا بود نهال عشق به باغ سینه بنشانی
از آن زمان به پای آن زلال جان بیفشانی
خوش آن که او ز کشت خود نمی برد پشیمانی
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه