تصنیفی در توصیف شب شهادت امام علی (ع)
شب ای شب من، ز بی نوایی، نوای مرغ سحر نیاید
از این شبستان، ز سرد مهری، فروغ صبحی به در نیاید
چه شد که خورشید، به زرفشانی ز بام نیلی دگر نتابد
چه شد که دیگر، به نقره پاشی، به دامن شب، قمر نیاید
مگر علی را، به تیغ بی داد، درون محراب، به خون کشیدند
که نغمه او، به ذکر یارب، به گوش جانها، دگر نیاید
چو نی دل من، به شوربختی، گهی بگرید، گهی بنالد
که روز شادی، دگر نبیند، که شام محنت به سر نیاید
چرا دل من، به صبح خیزی، ز کوفه امشب، خبر نگیری
ز بام رحمت، مگر به مسجد، ز داغ جانش، خبر نیاید
شکافت فرقی، که تا قیامت، از این مصیبت، به نامرادی
به جام هستی، به ساغر دل، به غیر لخت جگر نیاید
سزد زمین را، دگر نجنبد، سزد زمان را، دگر نپاید
صفا نماند، وفا نماند، سحر نیاید سحر نیاید
شب ای شب من، ز بی نوایی، نوای مرغ سحر نیاید
از این شبستان، ز سرد مهری، فروغ صبحی به در نیاید
چه شد که خورشید، به زرفشانی ز بام نیلی دگر نتابد
چه شد که دیگر، به نقره پاشی، به دامن شب، قمر نیاید
مگر علی را، به تیغ بی داد، درون محراب، به خون کشیدند
که نغمه او، به ذکر یارب، به گوش جانها، دگر نیاید
چو نی دل من، به شوربختی، گهی بگرید، گهی بنالد
که روز شادی، دگر نبیند، که شام محنت به سر نیاید
چرا دل من، به صبح خیزی، ز کوفه امشب، خبر نگیری
ز بام رحمت، مگر به مسجد، ز داغ جانش، خبر نیاید
شکافت فرقی، که تا قیامت، از این مصیبت، به نامرادی
به جام هستی، به ساغر دل، به غیر لخت جگر نیاید
سزد زمین را، دگر نجنبد، سزد زمان را، دگر نپاید
صفا نماند، وفا نماند، سحر نیاید سحر نیاید
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه