ترانه ی پاپ
میون سینه ی صدپاره ی من
نمی گنجد دل آواره ی من
غمی دارم دوتار زخمی ام کو ؟
مگر دشتی بسازد چاره ی من
میون سینه ی من
نمی گنجد دل آواره ی من
دوتار زخمی ام کو ؟
مگر دشتی بسازد چاره ی من
لبم را الفتی دیرینه با آه
دلم را خلوتی در سینه با آه
عجب نبود که با کم نشینی
مکدر می شود آیینه با آه
غریف عشق شد این دل دریغا
از این دریای بی ساحل دریغا
نمی خواهد مرا زیبا نگارم
دریغا عشق بی حاصل دریغا
میون سینه ی من
نمی گنجد دل آواره ی من
دوتار زخمی ام کو ؟
مگر دشتی بسازد چاره ی من
میون سینه ی صدپاره ی من
نمی گنجد دل آواره ی من
غمی دارم دوتار زخمی ام کو ؟
مگر دشتی بسازد چاره ی من
میون سینه ی من
نمی گنجد دل آواره ی من
دوتار زخمی ام کو ؟
مگر دشتی بسازد چاره ی من
لبم را الفتی دیرینه با آه
دلم را خلوتی در سینه با آه
عجب نبود که با کم نشینی
مکدر می شود آیینه با آه
غریف عشق شد این دل دریغا
از این دریای بی ساحل دریغا
نمی خواهد مرا زیبا نگارم
دریغا عشق بی حاصل دریغا
میون سینه ی من
نمی گنجد دل آواره ی من
دوتار زخمی ام کو ؟
مگر دشتی بسازد چاره ی من
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه