ترانه ی ارکسترال با صدای مهرداد کاظمی
چه می شد از افقهای مه آلود
شبی دست دلم را می گرفتی
چه می شد نازنینا تا سحرگاه
میان چشم من جا می گرفتی
چه می شد چه می شد چه می شد
چه می شد گر درون سینه ی من
صفای کودکیها گم نمی شد
چه می شد گر دلم آئینه می ماند
بهشتم فانی گندم نمی شد
چه می شد...
چه می شد ناگهان در منظر دوست
شبی نقشی ز من تصویر می شد
چه می شد گریه ام چون گریه در باد
به شادی های نو تبدیل می شد
چه می شد...
چه می شد از افقهای مه آلود
شبی دست دلم را می گرفتی
چه می شد نازنینا تا سحرگاه
میان چشم من جا می گرفتی
چه می شد چه می شد چه می شد
چه می شد گر درون سینه ی من
صفای کودکیها گم نمی شد
چه می شد گر دلم آئینه می ماند
بهشتم فانی گندم نمی شد
چه می شد...
چه می شد ناگهان در منظر دوست
شبی نقشی ز من تصویر می شد
چه می شد گریه ام چون گریه در باد
به شادی های نو تبدیل می شد
چه می شد...
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه