ترانه ای با صدای محمد نوری
ای خداوند زمین و زمان، خدای هر دو جهان، خدای عالمیان
بخشیدی ما را عشق و دل و جان
آفریدی با شکوه دشت پهناور و کوه
بر بام زمین، مهر و مه، اختر و کهکشان
ما بی خبران رهسپار همره کاروان
تو امید و آرزوها بنهادی به دل همه از پیر و جوان
زیبایی ها همه را کردی چنین چاره جوی غم دل ما
اما دیگر ز چه رو آورده ای به میان جدایی را به جهان
ای خداوند زمین و زمان، خدای هر دو جهان، خدای عالمیان
بخشیدی ما را عشق و دل و جان
آفریدی با شکوه دشت پهناور و کوه
بر بام زمین، مهر و مه، اختر و کهکشان
ما بی خبران رهسپار همره کاروان
تو امید و آرزوها بنهادی به دل همه از پیر و جوان
زیبایی ها همه را کردی چنین چاره جوی غم دل ما
اما دیگر ز چه رو آورده ای به میان جدایی را به جهان
کاربر مهمان
کاربر مهمان