ترانه ی پاپ
تو بیا که گریزد ز برم غم دنیا
بود این سخن دل به خدا به خدا
نبود نبود ره ، به حریم تو ما را
دل من به تو گوید تو بیا تو بیا
شده زندگی من همه قصه و رویا
به لب آمده جانم به خدا به خدا
من خسته ز غم ها چو فتاده ام از پا
به نوازشم ای مه تو بیا تو بیا
به نامه نشود خوش ز تو این دل شیدا
غم من بفزاید به خدا به خدا
شبم را سحری نیست مده وعده به فردا
به جای سحر امشب تو بیا تو بیا
تو بیا که گریزد ز برم غم دنیا
بود این سخن دل به خدا به خدا
نبود نبود ره ، به حریم تو ما را
دل من به تو گوید تو بیا تو بیا
شده زندگی من همه قصه و رویا
به لب آمده جانم به خدا به خدا
من خسته ز غم ها چو فتاده ام از پا
به نوازشم ای مه تو بیا تو بیا
به نامه نشود خوش ز تو این دل شیدا
غم من بفزاید به خدا به خدا
شبم را سحری نیست مده وعده به فردا
به جای سحر امشب تو بیا تو بیا
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه