ترانه ای با صدای مسعود خادم و آهنگسازی و ویولن نوازی پیام طونی
من کی ام بیگانه ای از خود جدا
با خدا با دیگران ناآشنا
من کی ام بی ریشه ای بی برگ و بار
ای دریغ از سایه ی یک بوته خار
آن طلایی های در من گمشده
آن لطافت ها ظرافت ها چه شد
سینه آماج غم و من ناتوان
آن تحمل ها و طاقت ها چه شد
من تو را ای عشق از کف داده ام
هم خودم را هم تو را گم کرده ام
آن من عاشق من دیوانه را
من نمی دانم کجا گم کرده ام
من نشانی های خود را می دهم
یک نفر باید مرا پیدا کند
یک نفر باید که با توفان عشق
برکه ای خشکیده را دریا کند
من کی ام بیگانه ای از خود جدا
با خدا با دیگران ناآشنا
من کی ام بی ریشه ای بی برگ و بار
ای دریغ از سایه ی یک بوته خار
آن طلایی های در من گمشده
آن لطافت ها ظرافت ها چه شد
سینه آماج غم و من ناتوان
آن تحمل ها و طاقت ها چه شد
من تو را ای عشق از کف داده ام
هم خودم را هم تو را گم کرده ام
آن من عاشق من دیوانه را
من نمی دانم کجا گم کرده ام
من نشانی های خود را می دهم
یک نفر باید مرا پیدا کند
یک نفر باید که با توفان عشق
برکه ای خشکیده را دریا کند
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه