ساز و آواز شور با صدای شهرام ناظری
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد
از آن رنگ رخم خون در دل افتاد
وز آن گلشن به خارم مبتلا کرد
من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی
که درد شب نشینان را دوا کرد
غلام همت آن نازنینم
که کار خیر بی روی و ریا کرد
بشارت بر به کوی می فروشان
که حافظ توبه از زهد ریا کرد
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشق روی گل با ما چه ها کرد
از آن رنگ رخم خون در دل افتاد
وز آن گلشن به خارم مبتلا کرد
من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد
خوشش باد آن نسیم صبحگاهی
که درد شب نشینان را دوا کرد
غلام همت آن نازنینم
که کار خیر بی روی و ریا کرد
بشارت بر به کوی می فروشان
که حافظ توبه از زهد ریا کرد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
15:48
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه