تصنیف ابوعطا با شعری از بیژن ترقی
چنگی عاشق نواز نغمه ساز بی نیاز
یک نیستان ناله سر کن آهنگ جاز
هر دم آن ساقی سرمستان صلایم میدهد
وعده ی دیدار کوی آشنایم میدهد
نغمه ای دیگر بزن شاد کن درویش را
تا گذارم پشت سر عقل دوراندیش را
بسته ام من کوله بار خویش را
باز بر من در بستان عشق
آن شرابستان و تاکستان عشق
با خیال آن سهی بالای شوخ
می بری ما را به سروستان عشق
کاروانها رفت و من باز هم جا مانده ام
دوستان رفتند و من باز هم تنها مانده ام
نغمه ای دیگر بزن شاد کن درویش را
تا گذارم پشت سر عقل دوراندیش را
بسته ام من کوله بار خویش را
چنگی عاشق نواز نغمه ساز بی نیاز
یک نیستان ناله سر کن آهنگ جاز
هر دم آن ساقی سرمستان صلایم میدهد
وعده ی دیدار کوی آشنایم میدهد
نغمه ای دیگر بزن شاد کن درویش را
تا گذارم پشت سر عقل دوراندیش را
بسته ام من کوله بار خویش را
باز بر من در بستان عشق
آن شرابستان و تاکستان عشق
با خیال آن سهی بالای شوخ
می بری ما را به سروستان عشق
کاروانها رفت و من باز هم جا مانده ام
دوستان رفتند و من باز هم تنها مانده ام
نغمه ای دیگر بزن شاد کن درویش را
تا گذارم پشت سر عقل دوراندیش را
بسته ام من کوله بار خویش را
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه