مرثیه ای برای غزه
من غزه هستم
من آخرین اندوه انسانم
لبریز خونم غرق توفانم
جز درد من چیزی نمی فهمم
جز درد من چیزی نمی دانم
کی عصمت من خون و آتش بود
من از تبار ابر و بارانم
جز مرگ این آرامش مطلق
چیزی نخواهد بود درمانم
من سبز خواهم ماند بی تردید
تنها برای حفظ ایمان
من غزه هستم
با زبانی سرخ فردا سرودی سبز میخوانم
من غزه هستم
من آخرین اندوه انسانم
لبریز خونم غرق توفانم
جز درد من چیزی نمی فهمم
جز درد من چیزی نمی دانم
کی عصمت من خون و آتش بود
من از تبار ابر و بارانم
جز مرگ این آرامش مطلق
چیزی نخواهد بود درمانم
من سبز خواهم ماند بی تردید
تنها برای حفظ ایمان
من غزه هستم
با زبانی سرخ فردا سرودی سبز میخوانم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه