ترانه در بزرگداشت امام خمینی (ره)
هر روز شب بود و زمستونی
تاریک بود و سوت و کور و سرد
خورشید رسوا کرد سرما رو
خورشید اومد روز و روشن کرد
خورشید بود اون مرد و لبخندش
روزی یخ این چشمه رو وا کرد
ما قطره بودیم و پراکنده
اومد دوباره ما رو دریا کرد
مثل یه کوه قرص و محکم بود
مثل یه رود زنده و جاری
پندش نوید صبح پیروزی
چشماش شکوه صبح بیداری
تقویم دیروز و ورق میزد
خورشید فردا رو نشون میداد
فریاد مظلومای عالم بود
کاخ سیاهی رو تکون میداد
اون مرد که آیینه عزت
اون مرد که دلگرمی ما بود
دلخوش به این و اون بود هیچوقت
چشم امیدش سمت بالا بود
هر چند از دنیای ما رفته
دنیا پره از عطر و از یادش
تو ذهن دنیا مونده لبخندش
تو گوش دنیا مونده فریادش
هر روز شب بود و زمستونی
تاریک بود و سوت و کور و سرد
خورشید رسوا کرد سرما رو
خورشید اومد روز و روشن کرد
خورشید بود اون مرد و لبخندش
روزی یخ این چشمه رو وا کرد
ما قطره بودیم و پراکنده
اومد دوباره ما رو دریا کرد
مثل یه کوه قرص و محکم بود
مثل یه رود زنده و جاری
پندش نوید صبح پیروزی
چشماش شکوه صبح بیداری
تقویم دیروز و ورق میزد
خورشید فردا رو نشون میداد
فریاد مظلومای عالم بود
کاخ سیاهی رو تکون میداد
اون مرد که آیینه عزت
اون مرد که دلگرمی ما بود
دلخوش به این و اون بود هیچوقت
چشم امیدش سمت بالا بود
هر چند از دنیای ما رفته
دنیا پره از عطر و از یادش
تو ذهن دنیا مونده لبخندش
تو گوش دنیا مونده فریادش
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه