ترانهی پاپ
چرا وقتی که آدم تنها میشه
غم و غصهش قد یک دنیا میشه
میره یک گوشه ی پنهون می شینه
اونجا رو مثل یه زندون می بینه
غم تنهایی اسیرت می کنه
تا بخوای بجنبی پیرت می کنه
وقتی که تنها میشم
اشک تو چشام پر میزنه
غم میاد یواش یواش
خونه ی دل سر میزنه
یاد اون شب ها می افتم
زیر مهتاب بهار
توی جنگل لب چشمه
می نشستیم من و یار
غم تنهایی اسیرت می کنه
تا بخوای بجنبی پیرت می کنه
میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمی شه
دل این آدما زشته دیگه زیبا نمی شه
اون بالا باد داره زاغ ابرا رو چوب می زنه
اشک این ابرا زیاده ولی دریا نمی شه
غم تنهایی اسیرت میکنه
تا بخوای بجنبی پیرت میکنه
چرا وقتی که آدم تنها میشه
غم و غصهش قد یک دنیا میشه
میره یک گوشه ی پنهون می شینه
اونجا رو مثل یه زندون می بینه
غم تنهایی اسیرت می کنه
تا بخوای بجنبی پیرت می کنه
وقتی که تنها میشم
اشک تو چشام پر میزنه
غم میاد یواش یواش
خونه ی دل سر میزنه
یاد اون شب ها می افتم
زیر مهتاب بهار
توی جنگل لب چشمه
می نشستیم من و یار
غم تنهایی اسیرت می کنه
تا بخوای بجنبی پیرت می کنه
میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمی شه
دل این آدما زشته دیگه زیبا نمی شه
اون بالا باد داره زاغ ابرا رو چوب می زنه
اشک این ابرا زیاده ولی دریا نمی شه
غم تنهایی اسیرت میکنه
تا بخوای بجنبی پیرت میکنه
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه