ترانه میهنی
میخواستن زیر پوتین سیاه سایه ها باشیم
میخواستن گمترین خلق بیابون خدا باشیم
میخواستن آخر قصه بسوزونن دلامونو
بگیرن اسم دریا رو بدزدن ساحلامونو
ولی یک عالمه رستم علی شد توی خیبر ها
تموم آسمونا رو قرق کردن کبوتر ها
اگه پشت بهار کوچه باغامون
نشستن خواب یخبندونو میبینن
بدونن شاخه های اهل تابستون
بازم گل میدن و آروم نمیشینن
یه مشکل اومده از راه کی میگه عاشقا آوردن
نگاه کن پهلوونامون سر ضحاکو آوردن
دل تهمینه ها روشن دوباره رستم اوردن
دوباره گله ی دیوا گره خوردن کم آوردن
اگه روز و شب دنیا یه عمره غرق تشویشه
یه جمعه این کلاف کور به دست عشق وا میشه
میخواستن زیر پوتین سیاه سایه ها باشیم
میخواستن گمترین خلق بیابون خدا باشیم
میخواستن آخر قصه بسوزونن دلامونو
بگیرن اسم دریا رو بدزدن ساحلامونو
ولی یک عالمه رستم علی شد توی خیبر ها
تموم آسمونا رو قرق کردن کبوتر ها
اگه پشت بهار کوچه باغامون
نشستن خواب یخبندونو میبینن
بدونن شاخه های اهل تابستون
بازم گل میدن و آروم نمیشینن
یه مشکل اومده از راه کی میگه عاشقا آوردن
نگاه کن پهلوونامون سر ضحاکو آوردن
دل تهمینه ها روشن دوباره رستم اوردن
دوباره گله ی دیوا گره خوردن کم آوردن
اگه روز و شب دنیا یه عمره غرق تشویشه
یه جمعه این کلاف کور به دست عشق وا میشه
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه