تصنیف مخالف از داوود ورزیده ، 1389
صحرا صحرا سرخوش و شیدا
نقش گل را می نگارم
من که ز خود رفته ام و همچو دریا بیقرارم
در بهاران شد نمایان خنده ی گل
روشنی دیده ی تارم جلوه ی یارم
ای دل شیدا به تماشای گل برآ
مژده ی شادی از روی گل مرا
شد گل افشان روزگارم نوبهارم
گرچه شادی خوش نماید
ای دریغا گل نپاید
دیدن روی گا دل گشاید دل رباید
روشنی چشم جهان سیر روی گل
جلوه ی ان راز نهان رنگ و بوی گل
ای نگارم غمگسارم
ای نگارم نوبهارم
صحرا صحرا سرخوش و شیدا
نقش گل را می نگارم
من که ز خود رفته ام و همچو دریا بیقرارم
در بهاران شد نمایان خنده ی گل
روشنی دیده ی تارم جلوه ی یارم
ای دل شیدا به تماشای گل برآ
مژده ی شادی از روی گل مرا
شد گل افشان روزگارم نوبهارم
گرچه شادی خوش نماید
ای دریغا گل نپاید
دیدن روی گا دل گشاید دل رباید
روشنی چشم جهان سیر روی گل
جلوه ی ان راز نهان رنگ و بوی گل
ای نگارم غمگسارم
ای نگارم نوبهارم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه