ترانهی بختیاری
افتو زیده به مال، مهسن ساز و دهل
شادی ایزنه جار، به ل م ل دنیا ل گل
همه جا رنگ دله ، بگوشین از ز نو دو
هجله ف ه ف رن گ ب نین، زبل هونا ا ز نو
شا دووا بال ایزنه،که ب وینه ل گ ل ریس
تف ش و دین شت و پا، که ثشنگه پف ل وتیش
نو دومان ه بگویین که بیاهه به ک لس
ناز اوری ل ش مه داره، ب ن هین دل و دلس
نف شم باوینه ویاسه که ایریزه ز ک لس
ل ه مزا سازو ل سرو
م نه دو پاب گرین
ف ه مسو که سول بهیگ
ف ز نه سا ری جامون
کوگ ایخونه غزل
ل گ له ناده و بغل
لو ف خندای ف ز نه دلر
م ن جون مجنون
اسب نوسال و د ل ل کر،ای ف ر و ن ل ه مدا یک
ب رسون ن ل گ ل ل س هری، وبل هارونه لف ف چک
شو سهو ن پف ل بف فته، خوپ ل ز یده ویک
ایل اف فتو ای ل گ روسه، ک ل آستاره لف ف چک
آفتاب دوباره به روستا آمده وسازو دهل دوباره به شادی نواخته میشود.شادی در همه جا حضورخواهد یافت و دنیا پراز گل خواهدشد
همه دنیا مثل دل عاشق شده است.پس زودتر شادی خود را ازسر بگیرید
سیاه چادرهای ایل را تبدیل به حجلههای هفت رنگ عروسی کنید
داماد با تمام وجود مشتاق دیدن روی محبوب است.همه جا بر روی آتش اسپندمیریزند،زیرا مو و چشم محبوب او زیباست
(تاچشم نخورد)
تازه داماد را بگویید کنار عروسش بیاید.عروس ناز ابریشمها را دارد،دل به دل او بدهد.لطافت گل بابونه است که مدام ازصدایش به همه جا پخش میشود
همراه و همزاد صدای ساز و سرودها،در میدان رقص،شادی کنید.همان لحظهای که قد سرو عروس سایه برجای ما میاندازد
(بااشاره بله گفتن عروس،شادی را شروع کنید)
کبک از خوشحالی غزل میخواند.درحالی که دسته گل کنارمان روییده است،دختر به جان مجنون لبخند میزند
اسب جوانی که که به سمت کوی محبوب راهی است همراه و مثل دل مردم(داماد)میتازد تا زودتر این گل سرخ را(دل داماد) به لچک بهار مانند عروس برساند
سیاهی مثل شب موهای بافته شده محبوب،خواب را از همه گرفته است.کنار ستارههای لچکش،حتی آفتاب هم با همه تبارش،مجبور به فرار میشود.
افتو زیده به مال، مهسن ساز و دهل
شادی ایزنه جار، به ل م ل دنیا ل گل
همه جا رنگ دله ، بگوشین از ز نو دو
هجله ف ه ف رن گ ب نین، زبل هونا ا ز نو
شا دووا بال ایزنه،که ب وینه ل گ ل ریس
تف ش و دین شت و پا، که ثشنگه پف ل وتیش
نو دومان ه بگویین که بیاهه به ک لس
ناز اوری ل ش مه داره، ب ن هین دل و دلس
نف شم باوینه ویاسه که ایریزه ز ک لس
ل ه مزا سازو ل سرو
م نه دو پاب گرین
ف ه مسو که سول بهیگ
ف ز نه سا ری جامون
کوگ ایخونه غزل
ل گ له ناده و بغل
لو ف خندای ف ز نه دلر
م ن جون مجنون
اسب نوسال و د ل ل کر،ای ف ر و ن ل ه مدا یک
ب رسون ن ل گ ل ل س هری، وبل هارونه لف ف چک
شو سهو ن پف ل بف فته، خوپ ل ز یده ویک
ایل اف فتو ای ل گ روسه، ک ل آستاره لف ف چک
آفتاب دوباره به روستا آمده وسازو دهل دوباره به شادی نواخته میشود.شادی در همه جا حضورخواهد یافت و دنیا پراز گل خواهدشد
همه دنیا مثل دل عاشق شده است.پس زودتر شادی خود را ازسر بگیرید
سیاه چادرهای ایل را تبدیل به حجلههای هفت رنگ عروسی کنید
داماد با تمام وجود مشتاق دیدن روی محبوب است.همه جا بر روی آتش اسپندمیریزند،زیرا مو و چشم محبوب او زیباست
(تاچشم نخورد)
تازه داماد را بگویید کنار عروسش بیاید.عروس ناز ابریشمها را دارد،دل به دل او بدهد.لطافت گل بابونه است که مدام ازصدایش به همه جا پخش میشود
همراه و همزاد صدای ساز و سرودها،در میدان رقص،شادی کنید.همان لحظهای که قد سرو عروس سایه برجای ما میاندازد
(بااشاره بله گفتن عروس،شادی را شروع کنید)
کبک از خوشحالی غزل میخواند.درحالی که دسته گل کنارمان روییده است،دختر به جان مجنون لبخند میزند
اسب جوانی که که به سمت کوی محبوب راهی است همراه و مثل دل مردم(داماد)میتازد تا زودتر این گل سرخ را(دل داماد) به لچک بهار مانند عروس برساند
سیاهی مثل شب موهای بافته شده محبوب،خواب را از همه گرفته است.کنار ستارههای لچکش،حتی آفتاب هم با همه تبارش،مجبور به فرار میشود.
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:32
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه