ترانه پاپ
آدمم از گذر کوی خدا می آیم
ماندهام ز دور ز اصلم که جدا می آیم
جای من نیست در این خاکی مادون سپهر
خسته بییار نپرسید چرا میآیم
گر ندیده ست کسی یار مرا میداند
که من از وسوسه ی سیب و هوا می آیم
چون گنهکارم و از کرده پشیمان اکنون
چاره ای نیست به جبران خطا می آیم
رانده از محضر معشوقم و منزلگه دوست
بنگر من ز کجا تا به کجا می آیم
جانم از دوست و تن خاک در خانه ی اوست
گر به پردیسم و با باد صبا می آیم
آدمم از گذر کوی خدا می آیم
ماندهام ز دور ز اصلم که جدا می آیم
جای من نیست در این خاکی مادون سپهر
خسته بییار نپرسید چرا میآیم
گر ندیده ست کسی یار مرا میداند
که من از وسوسه ی سیب و هوا می آیم
چون گنهکارم و از کرده پشیمان اکنون
چاره ای نیست به جبران خطا می آیم
رانده از محضر معشوقم و منزلگه دوست
بنگر من ز کجا تا به کجا می آیم
جانم از دوست و تن خاک در خانه ی اوست
گر به پردیسم و با باد صبا می آیم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه