آواز و ترانه با مضمون نوروز و آغاز سال نو
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
واعتصموا به لب بیا، در طلب طرب بیا
راه نجات روشن است چنگ بزن دوتار را
بر سر دست می برند آیینه بهار را
فرصت شادخواری است این دل غمگسار را
خون شکوفه می چکد ، از رگ نو بهاری ام
باز، مسیح فرودین ، سبز نموده دار را
بر سر دست می برند آیینه بهار را
باد،سماع می کند خاک،ز هوش می رود
کیست که باده می دهد این همه هوشیار را
رقص می و پیاله بین سکر هزار ساله بین
نشئه ی ناگهان گل کرده خمار خار را
واعتصموا به لب بیا در طلب طرب بیا
راه نجات روشن ست چنگ بزن دو تار را
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
واعتصموا به لب بیا، در طلب طرب بیا
راه نجات روشن است چنگ بزن دوتار را
بر سر دست می برند آیینه بهار را
فرصت شادخواری است این دل غمگسار را
خون شکوفه می چکد ، از رگ نو بهاری ام
باز، مسیح فرودین ، سبز نموده دار را
بر سر دست می برند آیینه بهار را
باد،سماع می کند خاک،ز هوش می رود
کیست که باده می دهد این همه هوشیار را
رقص می و پیاله بین سکر هزار ساله بین
نشئه ی ناگهان گل کرده خمار خار را
واعتصموا به لب بیا در طلب طرب بیا
راه نجات روشن ست چنگ بزن دو تار را
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:46
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه