ترانه ساخته ابراهیم شهامت جاوید، 8/11/1384
از خویشتن گذشتند آن خیل تکسواران
گل می تراود از خاک اینک به یاد یاران
در ذهن هر شقایق گل کرد خون عاشق
آئینه سان شکفتند در لامکان دلیران
مردان خشم و آتش مردان تیر و ترکش
مردان بی تکلف تمثیل های ایمان
تا دشتهای اندوه تا باغهای تشنه
رفتند مثل چشمه رفتند مثل باران
رفتند و در دل ما هستند تا همیشه
مانند حجله هاشان در کوچه و خیابان
شاید شبیه قصه یا یک خیال بودند
وقتی به اوج رفتند تا قله های توفان
شب بود و ماه و سنگر
شب بود و دو دیده ی تر
در خون خود شناور بودند آن سواران
از رزمشان به پا شد شور و نوای دیگر
با خون خود نوشتند پاینده باد میهن
منظومه ی رهایی پیغام آشنایی
دادند روشنایی بر شام ما شهیدان
از خویشتن گذشتند آن خیل تکسواران
گل می تراود از خاک اینک به یاد یاران
در ذهن هر شقایق گل کرد خون عاشق
آئینه سان شکفتند در لامکان دلیران
مردان خشم و آتش مردان تیر و ترکش
مردان بی تکلف تمثیل های ایمان
تا دشتهای اندوه تا باغهای تشنه
رفتند مثل چشمه رفتند مثل باران
رفتند و در دل ما هستند تا همیشه
مانند حجله هاشان در کوچه و خیابان
شاید شبیه قصه یا یک خیال بودند
وقتی به اوج رفتند تا قله های توفان
شب بود و ماه و سنگر
شب بود و دو دیده ی تر
در خون خود شناور بودند آن سواران
از رزمشان به پا شد شور و نوای دیگر
با خون خود نوشتند پاینده باد میهن
منظومه ی رهایی پیغام آشنایی
دادند روشنایی بر شام ما شهیدان
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
5:20
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه