ترانه ساخته امید سیاره، 1376
مرا به ناحیه ی دوردست دریا برد
کسی که از سبد آفتاب نان می خورد
هجوم داغ تب آلودش از کرانه ی درد
گرفت حنجره ام را و بی دریغ فشرد
ز سمت مشرق آئینه در بهاری سبز
شهاب وار شکفت و شهاب گون پژمرد
فضای آبی یادش دریچه ایست که شب
از آن به یاد غمش می توان ستاره شمرد
من از تمام درختان خاک می پرسم
کدام زخم دل پاک آب را آزرد
به شوق دیدن آلاله های سرخ و کبود
به خواب رفت و برای همیشه خوابش برد
مرا به ناحیه ی دوردست دریا برد
کسی که از سبد آفتاب نان می خورد
هجوم داغ تب آلودش از کرانه ی درد
گرفت حنجره ام را و بی دریغ فشرد
ز سمت مشرق آئینه در بهاری سبز
شهاب وار شکفت و شهاب گون پژمرد
فضای آبی یادش دریچه ایست که شب
از آن به یاد غمش می توان ستاره شمرد
من از تمام درختان خاک می پرسم
کدام زخم دل پاک آب را آزرد
به شوق دیدن آلاله های سرخ و کبود
به خواب رفت و برای همیشه خوابش برد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
6:29
-
6:30
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه