ترانه ی ارکسترال
آه از آن برخیز که روی موهای سیاه تو نشست
آه از آن برخیز که شب یلدای مرا پنهان کرد
لحظه ها می گذرند ، من در آیینه ی چشم تو
پی گم شده ای می گردم
پی حسی موهوم
لحظاتی شیرین
خاطراتی غمگین
رشته ای مروارید
و گلی سرخ که در خنده ی تو می رویید
آه افسوس افسوس بی امان عقربه ها چرخیدند
آه افسوس افسوس بی امان عقربه ها چرخیدند
از فراسوی مه آلود نگاه
موج هایی موزون
روی پیشانی تو لغزیدند
ناگهان سردم شد
بادها پنجره را کوبیدند
بوی پاییز در اعماق وجودم پیچید
دست هایم لرزید
تو تبسم کردی
مهربانی همه جا را پر کرد
آه از آن برخیز که روی موهای سیاه تو نشست
آه از آن برخیز که شب یلدای مرا پنهان کرد
لحظه ها می گذرند ، من در آیینه ی چشم تو
پی گم شده ای می گردم
پی حسی موهوم
لحظاتی شیرین
خاطراتی غمگین
رشته ای مروارید
و گلی سرخ که در خنده ی تو می رویید
آه افسوس افسوس بی امان عقربه ها چرخیدند
آه افسوس افسوس بی امان عقربه ها چرخیدند
از فراسوی مه آلود نگاه
موج هایی موزون
روی پیشانی تو لغزیدند
ناگهان سردم شد
بادها پنجره را کوبیدند
بوی پاییز در اعماق وجودم پیچید
دست هایم لرزید
تو تبسم کردی
مهربانی همه جا را پر کرد
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
6:11
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه