ترانه با صدای عباس بهادری، 1376
ای مادر ای مادر ای مونس جانم
در سایه ی یزدان درد تو درمانم
ای پرتو مهرت تابان به باغ من
تا لاله ی رویت شد چلچراغ من
خورشید عالمتاب در چشمه سار نور
آئینه ی جانی در رهگذار نور
گفتا رسول عشق از جان ثنای تو
باشد بهشت آری در زیر پای تو
مستی کنم مستی با جامت ای مادر
تا جوششی دارم با نامت ای مادر
دل از تو گر گوید شوری به سر دارد
چشمم تو را بیند نوری اگر دارد
ای مادر ای مادر ای مونس جانم
در سایه ی یزدان درد تو درمانم
ای پرتو مهرت تابان به باغ من
تا لاله ی رویت شد چلچراغ من
خورشید عالمتاب در چشمه سار نور
آئینه ی جانی در رهگذار نور
گفتا رسول عشق از جان ثنای تو
باشد بهشت آری در زیر پای تو
مستی کنم مستی با جامت ای مادر
تا جوششی دارم با نامت ای مادر
دل از تو گر گوید شوری به سر دارد
چشمم تو را بیند نوری اگر دارد
کاربر مهمان