ترانهی کردی
ایاهه بنگ هیجار ، کنه دل بی قراری
بیاهین وا دیاری ، بریم گویل هیاری
نیده شو رَه به زِله ، بِدراهه منه مال
نیله تا رَو بِگره ، بُنگِ شادی منه مال
بُکُنین پا به رکاو ، بِدراهین منه دو
به تِفاقِ یَکه دو ، زنیم تش وُر کِلِ شو
بکنیم گردواری ، به رسم بختیاری
بدراهیم منه دو ، بریم گویل هیاری
زِلِه مندیر ایمانه ، که وریستیم سرِ پا
بُکُ واکِل ،که خدا هم،ایوریسته سرِ پا
تو وری صُوِنه تا اِزِ شوِ شَه پس بگریم
بِزِه رَه، وا بِرِویم ،دونه من دَس بگریم
دواره سی هیاری ، بکنیم گردواری
بدراهیم به میدون ، بکنیم سردیاری
وری واپا که بُهونِ ، شوِ شَهنه بِکَنیم
وارِ نو ایلنه من، مازه یِ افتو بوَنیم
ز ئی شادی وریسته ، دواره بنگ کرنا
کِل و گاله دواره ، بلند آبو ز مالا
بانگ کمکخواهی به گوش میرسد
دل بیقراری میکند
برادرانم ، خودتان را نشان دهید ، تا به کمک بپا خیزیم
شب راه را بر طلوع سپیدهدم بست
شب نمیگذارد تا شادی به خانهی ما سر بزند
پا به رکاب بکنید و به میدان بیایید
تا به اتفاق همدیگر ، شب را به آتش بکشیم
به رسم بختیاری ،آماده شوید
برادر به میدان بیا تا به کمک و امداد برویم
صبحدم منتظر ماست تا بپا خیزیم
بلند شو که خدا هم به کمک میآید
به پا خیز تا که صبحدم را از شب شوم پس بگیریم
به جاده بزن ، باید برویم به یاری هم ، میدان را به دست بگیریم
بپا خیز تا چادر شب سیاه را بَرکَنیم
جایگاه تازهی ایل را بر فراز آفتاب قرار دهیم
تا به یُمن این شادی ، صدای ساز کرنا دوباره بلند شود
و دوباره صدای شادی زنان و مردان به گوش برسد ( از ایل بلند شود).
ایاهه بنگ هیجار ، کنه دل بی قراری
بیاهین وا دیاری ، بریم گویل هیاری
نیده شو رَه به زِله ، بِدراهه منه مال
نیله تا رَو بِگره ، بُنگِ شادی منه مال
بُکُنین پا به رکاو ، بِدراهین منه دو
به تِفاقِ یَکه دو ، زنیم تش وُر کِلِ شو
بکنیم گردواری ، به رسم بختیاری
بدراهیم منه دو ، بریم گویل هیاری
زِلِه مندیر ایمانه ، که وریستیم سرِ پا
بُکُ واکِل ،که خدا هم،ایوریسته سرِ پا
تو وری صُوِنه تا اِزِ شوِ شَه پس بگریم
بِزِه رَه، وا بِرِویم ،دونه من دَس بگریم
دواره سی هیاری ، بکنیم گردواری
بدراهیم به میدون ، بکنیم سردیاری
وری واپا که بُهونِ ، شوِ شَهنه بِکَنیم
وارِ نو ایلنه من، مازه یِ افتو بوَنیم
ز ئی شادی وریسته ، دواره بنگ کرنا
کِل و گاله دواره ، بلند آبو ز مالا
بانگ کمکخواهی به گوش میرسد
دل بیقراری میکند
برادرانم ، خودتان را نشان دهید ، تا به کمک بپا خیزیم
شب راه را بر طلوع سپیدهدم بست
شب نمیگذارد تا شادی به خانهی ما سر بزند
پا به رکاب بکنید و به میدان بیایید
تا به اتفاق همدیگر ، شب را به آتش بکشیم
به رسم بختیاری ،آماده شوید
برادر به میدان بیا تا به کمک و امداد برویم
صبحدم منتظر ماست تا بپا خیزیم
بلند شو که خدا هم به کمک میآید
به پا خیز تا که صبحدم را از شب شوم پس بگیریم
به جاده بزن ، باید برویم به یاری هم ، میدان را به دست بگیریم
بپا خیز تا چادر شب سیاه را بَرکَنیم
جایگاه تازهی ایل را بر فراز آفتاب قرار دهیم
تا به یُمن این شادی ، صدای ساز کرنا دوباره بلند شود
و دوباره صدای شادی زنان و مردان به گوش برسد ( از ایل بلند شود).
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه