ترانه با صدای مقتدا غرباوی، 1389
چشمه دلش بزرگه میره و دریا میشه
تو جاده های تاریک راهی فردا میشه
پلکاتو که ببندی شب چشاشو میبنده
نمیرسه به فردا کسی که میگه دیره
بال و پرتو وا کن تا بتونی که پاشی
با پر و بال بسته نمیتونی رها شی
آینه ی بی غبار پنجره ی تماشاست
وقتی پرنده باشی زندگی تو زیباست
شب واسه این سیاهه که گل کنه ستاره
بذار بریزه برگات تا بشکفی دوباره
چشمه دلش بزرگه میره و دریا میشه
تو جاده های تاریک راهی فردا میشه
پلکاتو که ببندی شب چشاشو میبنده
نمیرسه به فردا کسی که میگه دیره
بال و پرتو وا کن تا بتونی که پاشی
با پر و بال بسته نمیتونی رها شی
آینه ی بی غبار پنجره ی تماشاست
وقتی پرنده باشی زندگی تو زیباست
شب واسه این سیاهه که گل کنه ستاره
بذار بریزه برگات تا بشکفی دوباره
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
3:05
-
3:02
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه