ترانه با صدای مهدی زکی زاده، 1381
رها شو از حصار شب به آسمونا سر بزن
حالا که بازه پنجره پرنده باش و پر بزن
سری به صبح آرزو به خلوت سحر بزن
بیا از روشنی بخون ستاره باش تو آسمون
ببین تو چشم پنجره عکس پرنده قاب شده
ولی تو موندی بیخبر چشمات اسیر خواب شده
تو سراب نگاه تو آرزوهات خراب شده
بیا از روشنی بخون ستاره باش تو اسمون
رها شو از غبار شب تو دام سایه ها نمون
سفر همون رسیدنه اول راهه جا نمون
وقت ترانه خوندنه صبح شده بیصدا نمون
رها شو از حصار شب به آسمونا سر بزن
حالا که بازه پنجره پرنده باش و پر بزن
سری به صبح آرزو به خلوت سحر بزن
بیا از روشنی بخون ستاره باش تو آسمون
ببین تو چشم پنجره عکس پرنده قاب شده
ولی تو موندی بیخبر چشمات اسیر خواب شده
تو سراب نگاه تو آرزوهات خراب شده
بیا از روشنی بخون ستاره باش تو اسمون
رها شو از غبار شب تو دام سایه ها نمون
سفر همون رسیدنه اول راهه جا نمون
وقت ترانه خوندنه صبح شده بیصدا نمون
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه