ترانه ساخته انوشیروان تقوی، 1396
ببین که چشم آسمون وا شده
خورشید مهربونی پیدا شده
انگاری ابرا پا رو پس کشیدن
گلا تو باغچه ها نفس کشیدن
ما که دلامون قد یه عالمه
فرصت دلبستگیهامون کمه
به جای حرف حالا که وقت کاره
وقتشه که یکی بشیم دوباره
یه صبح دیگه ست با طلوعی تازه
که دستامون زندگی رو میسازه
این روزگار هرچی که هست قفس نیست
رسیدن به آرزو هوس نیست
تاکه خدایی هست و پشتمونه
امید فردا توی مشتمونه
یه صبح دیگه ست با طلوعی تازه
که دستامون زندگی رو میسازه
ببین که چشم آسمون وا شده
خورشید مهربونی پیدا شده
انگاری ابرا پا رو پس کشیدن
گلا تو باغچه ها نفس کشیدن
ما که دلامون قد یه عالمه
فرصت دلبستگیهامون کمه
به جای حرف حالا که وقت کاره
وقتشه که یکی بشیم دوباره
یه صبح دیگه ست با طلوعی تازه
که دستامون زندگی رو میسازه
این روزگار هرچی که هست قفس نیست
رسیدن به آرزو هوس نیست
تاکه خدایی هست و پشتمونه
امید فردا توی مشتمونه
یه صبح دیگه ست با طلوعی تازه
که دستامون زندگی رو میسازه
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه