ترانه در وصف شهر شیراز
شهر ما باغ گله مردمونش شاپرکن
بگمت تازه گلاش تو همه ی گلا تکن
بی ریا و باصفا مهربون و اهل دلن
خاکی و پاک و صمیمی به خدا خیلی گلن
رو گلای محمدی مرغ غزلساز اومده
تو گلستون با هزار حنجره آواز اومده
آسمونی جا شباش نیلی و اخترفشونه
دومنش نقره کاری اطلس و پولک نشونه
باده بشکاف که بیاد زمینای خشک دیروزی
پر میشه از علف و سبزه و گربه نوروزی
ای که ریخته دم آب ایطور
گیسوی یاسمنه
او که رفته تو سرانداز سفید نسترنه
اینجا ماه بهمنم دار و درخت گل میکنه
تاب سرما نداره حساب بلبل میکنه
مردم مهربونش اینجا جوونی میکنن
تا رو پان شعر میخونن شیرین زبونی میکنن
شهر ما باغ گله مردمونش شاپرکن
بگمت تازه گلاش تو همه ی گلا تکن
بی ریا و باصفا مهربون و اهل دلن
خاکی و پاک و صمیمی به خدا خیلی گلن
رو گلای محمدی مرغ غزلساز اومده
تو گلستون با هزار حنجره آواز اومده
آسمونی جا شباش نیلی و اخترفشونه
دومنش نقره کاری اطلس و پولک نشونه
باده بشکاف که بیاد زمینای خشک دیروزی
پر میشه از علف و سبزه و گربه نوروزی
ای که ریخته دم آب ایطور
گیسوی یاسمنه
او که رفته تو سرانداز سفید نسترنه
اینجا ماه بهمنم دار و درخت گل میکنه
تاب سرما نداره حساب بلبل میکنه
مردم مهربونش اینجا جوونی میکنن
تا رو پان شعر میخونن شیرین زبونی میکنن
کاربر مهمان