ترانه در مدح امام رضا (ع)، 1394
جان گشته پریشان و دلم بی سر و سامان
هر آینه دل می بردم تا حرم شاه خراسان
آهوی دلم گشته رمیده بکشد پای به هر سو
رحمی بنما راه بده در حرم ای ضامن آهو
این مشهد عشق و حرمت ساحت دین است
بهر دل هر زائر دل سوخته ای ملک یقین است
بی خود شدم از خویش و مرا نیست دگر تاب فراقت
لطفی ز کرم بر من مسکین بنما شاه کرامت
عمری همه نالیدم و گفتم تو غریب الغربایی
گم کرده رهی بودم و دیدم که به هر راه نمایی
یا علی موسی الرضا نور حق ای معدن جود و سخا
من گدای درگهت رحمتی کن تا شوم حاجت روا
یا علی موسی الرضا (ع)
جان گشته پریشان و دلم بی سر و سامان
هر آینه دل می بردم تا حرم شاه خراسان
آهوی دلم گشته رمیده بکشد پای به هر سو
رحمی بنما راه بده در حرم ای ضامن آهو
این مشهد عشق و حرمت ساحت دین است
بهر دل هر زائر دل سوخته ای ملک یقین است
بی خود شدم از خویش و مرا نیست دگر تاب فراقت
لطفی ز کرم بر من مسکین بنما شاه کرامت
عمری همه نالیدم و گفتم تو غریب الغربایی
گم کرده رهی بودم و دیدم که به هر راه نمایی
یا علی موسی الرضا نور حق ای معدن جود و سخا
من گدای درگهت رحمتی کن تا شوم حاجت روا
یا علی موسی الرضا (ع)
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه