ترانهی پاپ
دل به دریا می زنم وقتی یاد چشمان تو می افتم
اشک روزی فاش خواهد کرد آن چه در دل با تو می گفتم
عشق آن هم عشق خالص بود مرگ هم پایان نخواهد داد
هرکه در بزم جنون دل داد، تا قیامت جان نخواهد داد
دل به دریا می زنم با تو هم تو هم شورم تو دریا تو
آنقدر غرقم نمی دانم این که می خواند منم یا تو
بخشیدی ازم چشم نگاهی و به جانم
ایمان مرا جان مرا عشق گرفتی
هرچند که بی من شدم اما همه او
از من من حیران مرا عشق گرفتی
روزی آخر با تو خواهم گفت قصه ام را از زبان شهر
تار خواهم زد جنونم را از زبان کودکان شهر
هم تو هم من خوب می دانیم
این جنون زیر سر عشق است
پیش دستم می دهی یعنی
ترک شیرین آخر عشق است
دل به دریا می زنم وقتی یاد چشمان تو می افتم
اشک روزی فاش خواهد کرد آن چه در دل با تو می گفتم
عشق آن هم عشق خالص بود مرگ هم پایان نخواهد داد
هرکه در بزم جنون دل داد، تا قیامت جان نخواهد داد
دل به دریا می زنم با تو هم تو هم شورم تو دریا تو
آنقدر غرقم نمی دانم این که می خواند منم یا تو
بخشیدی ازم چشم نگاهی و به جانم
ایمان مرا جان مرا عشق گرفتی
هرچند که بی من شدم اما همه او
از من من حیران مرا عشق گرفتی
روزی آخر با تو خواهم گفت قصه ام را از زبان شهر
تار خواهم زد جنونم را از زبان کودکان شهر
هم تو هم من خوب می دانیم
این جنون زیر سر عشق است
پیش دستم می دهی یعنی
ترک شیرین آخر عشق است
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان
کاربر مهمان