آلبوم پاپ اجرای گروه دنگ شو
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:30يار بيگانه نوازم شرح عشق جانگدازم قصه اي از سوز و سازم با تو مي گويم امشب تا كه چشمم را گشودم شمع شب هاي تو بودم شعله زد در تار و پودم آه جانسوزم بر لب تو نداني كه چه كردي به من و دل من به خدا چه غمت از من بي دل تو كجا منِ خسته كجا رهگذاري بي نصيبي بي قراري بي شكيبي تا سحرگه ناله سر كرده نيمه شب ها در سياهي بي نصيبي بي پناهي از سر كويت گذر كرده يار بيگانه نوازم شرح عشق جانگدازم قصه اي از سوز و سازم با تو مي گويم امشب تا كه چشمم را گشودم شمع شب هاي تو بودم شعله زد در تار و پودم آه جانسوزم بر لب به كه گويم ، چه بجويم كه چه كرده غم تو به ما تو كجايي چه نوايي كه كسي نشنيده تو را نيمه شب ها در خيابان عاشقي در زير باران مي نوازد مويه ي مهتاب ياد يارم در ميان و رنگ آواز بنان و لغزش آرام من در خواب
-
3:53اي يار ناسامان من از من چرا رنجيدهاي؟ اي درد و اي درمان من از من چرا رنجيدهاي؟ اي سرو خوش بالاي من اي دلبر رعناي من لعل لبت حلواي من از من چرا رنجيدهاي؟ بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم از ناوكت پرخون شدم از من چرا رنجيدهاي؟ گر من بميرم در غمت خونم بتا بر گردنت فردا بگيرد دامنت، از من چرا رنجيدهاي؟ بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم از ناوكت پرخون شدم از من چرا رنجيدهاي؟ اي يار ناسامان من از من چرا رنجيدهاي؟ اي درد و اي درمان من از من چرا رنجيدهاي؟ من سعدي درگاه تو عاشق به روي ماه تو هستيم نيكوخواه تو جانم چرا رنجيدهاي؟ گر من بميرم در غمت خونم بتا بر گردنت فردا بگيرد دامنت، از من چرا رنجيدهاي؟ بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم از ناوكت پرخون شدم از من چرا رنجيدهاي؟ اي يار خوش بالاي من اي دلبر رعناي من لعل لبت حلواي من از من چرا رنجيدهاي؟ گر من بميرم در غمت خونم بتا بر گردنت فردا بگيرد دامنت، از من چرا رنجيدهاي؟ اي يار ناسامان من از من چرا رنجيدهاي؟ اي درد و اي درمان من از من چرا رنجيدهاي؟ من سعدي درگاه تو عاشق به روي ماه تو هستيم نيكوخواه تو جانم چرا رنجيدهاي؟ اي يار خوش بالاي من اي دلبر رعناي من لعل لبت حلواي من از من چرا رنجيدهاي؟ گر من بميرم در غمت خونم بتا بر گردنت فردا بگيرد دامنت، از من چرا رنجيدهاي؟ اي يار ناسامان من از من چرا رنجيدهاي؟ اي درد و اي درمان من از من چرا رنجيدهاي؟ ما سعدي درگاه تو عاشق به روي ماه تو هستيم نيكوخواه تو جانم چرا رنجيدهاي؟
-
4:14روز با تو، شب به يادت قصه با اسم ِ تو قصه است دل يكي بود و نبود ِ به هميشه ي تو بسته است عقل با تو، دل به يادت خونه با نور ِ تو خونه است روز از نور ِ تو روز ِ نور اولين نشونه است دل يكي بود و نبود ِ حال ِ دل بي تو چگونه است.. من گذشتم از گذشته، واسه فردا بي قرارم جز صدا كردن اسمت، اينجا چاره اي ندارم اسم تو راه فرار ِ ، اسم ِ تو خود ِ قرار ِ روز ِ من بي تو و اسمت شب ِ تاره.. شب ِ تاره.. روز با تو، شب به يادت قصه با اسم ِ تو قصه است دل يكي بود و نبود ِ به هميشه ي تو بسته است برگ ها در دست ِ باد ِ درد از تو يادگار ِ برگ و درد و ناله ي باد تو رو ياد ِ من مي آره دل يكي بود و نبود ِ آه اگه بارون بباره.. باز باران با ترانه عكس ِ تو آرام ِخانه عاشقي تو، راست گفتي راست گفتم، عاشقانه عكس ِ تو راه ِ فرار ِ عكس ِ تو خود ِ قرار ِ بي تو و تكرار عكست شب ِ تاره.. شب ِ تاره.. شب ِ تاره.. شب ِ تاره.. روز با تو، شب به يادت، قصه با اسم ِ تو قصه است دل يكي بود و نبود ِ، به هميشه ي تو بسته است
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه