مرثیه ی ارکسترال با مضمون ماه محرم
گر با لبان تشنه در کربلا بمیرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
نهضت ادامه دارد زینب شود سفیرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
با جان و دل پسندم آنچه خدا پسندد
تن را به روی خاک و سر را جدا پسندد
دل را شکسته خواهد جان را فدا پسندد
شمسم اگر فروزان ماهم اگر منیرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
زیر سم ستوران جسمم شود دریده
چون آفریدگارم این گونه آفریده
محکم بر این عقیده ثابت در این مسیرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
فرماندهم به معروف ناهی منکرم من
آیینه ی تمام گل های پرپرم من
تفسیر سلسبیلم تصویر کوثرم من
نورم میان ظلمت دریای در کویرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
طفلان بی گناهم خواب پدر ببینند
بر نیزه ماه و خورشید شب تا سحر ببینند
گر پا به پای زینب بر روی نی اسیرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
زینب رود اسیری در راه کوفه و شام
سنگ و ثمن ببارد در کوفه از لب بام
فریاد و جشن و شادی نفرین و لعن و دشنام
بر نیزه آرمیده هفتاد و دو دلیرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
گر با لبان تشنه در کربلا بمیرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
نهضت ادامه دارد زینب شود سفیرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
با جان و دل پسندم آنچه خدا پسندد
تن را به روی خاک و سر را جدا پسندد
دل را شکسته خواهد جان را فدا پسندد
شمسم اگر فروزان ماهم اگر منیرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
زیر سم ستوران جسمم شود دریده
چون آفریدگارم این گونه آفریده
محکم بر این عقیده ثابت در این مسیرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
فرماندهم به معروف ناهی منکرم من
آیینه ی تمام گل های پرپرم من
تفسیر سلسبیلم تصویر کوثرم من
نورم میان ظلمت دریای در کویرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
طفلان بی گناهم خواب پدر ببینند
بر نیزه ماه و خورشید شب تا سحر ببینند
گر پا به پای زینب بر روی نی اسیرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
زینب رود اسیری در راه کوفه و شام
سنگ و ثمن ببارد در کوفه از لب بام
فریاد و جشن و شادی نفرین و لعن و دشنام
بر نیزه آرمیده هفتاد و دو دلیرم
ذلت نمی پذیرم ذلت نمی پذیرم
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه