ترانه محلی تنظیم شده برای ارکستر
سحرفام من شکرکام من درخت بلند بادام من
تو ای عمر بر لب بام نم
چرا آمدی چرا میروی بی نشانه
به لبهای تو نبینم چرا شکرخنده ی جوانه
در این باغ آتشین چرا وانمی شود غنچه ی ترانه
با کدام آرزو یا کدامین دعا بشکفد برلبت غنچه ی نام ما
نتوانم شکستن طلسم تو را
که به افسون شکستی طلسم همه دلها
به لبهای تو نبینم چرا شکرخنده ی جوانه
در این باغ آتشین چرا وانمی شود غنچه ی ترانه
با کدام آرزو یا کدامین دعا بشکفد برلبت غنچه ی نام ما
نتوانم شکستن طلسم تو را
که به افسون شکستی طلسم همه دلها
سحرفام من شکرکام من درخت بلند بادام من
تو ای عمر بر لب بام نم
چرا آمدی چرا میروی بی نشانه
به لبهای تو نبینم چرا شکرخنده ی جوانه
در این باغ آتشین چرا وانمی شود غنچه ی ترانه
با کدام آرزو یا کدامین دعا بشکفد برلبت غنچه ی نام ما
نتوانم شکستن طلسم تو را
که به افسون شکستی طلسم همه دلها
به لبهای تو نبینم چرا شکرخنده ی جوانه
در این باغ آتشین چرا وانمی شود غنچه ی ترانه
با کدام آرزو یا کدامین دعا بشکفد برلبت غنچه ی نام ما
نتوانم شکستن طلسم تو را
که به افسون شکستی طلسم همه دلها
تصاویر
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاه