تصنیف ارکسترال دشتی با آواز جمال الدین منبری، 1384
همه کس کشیده محمل به جناب کبریایت
من و خجلت سجودی که نریخت گل به پایت
نه به خاک دربسودم نه به سنگش آزمودم
به کجا برم سری راکه نکرده ام فدایت
هوس جلال شاهی چه خیال دارد اینجا
به فلک فرو نیاید سرکاسهٔ گدایت
به بهار نکته سازم ز بهشت بی نیازم
چمن آفرین نازم به تصور لقایت
نفس از تو صبح خرمن نگه از تو گل به دامن
تویی آنکه در بر من تهی از من است جایت
ز وصال بی حضورم به پیام ناصبورم
چقدر ز خویش دورم که به من رسد صدایت
همه کس کشیده محمل به جناب کبریایت
من و خجلت سجودی که نریخت گل به پایت
نه به خاک دربسودم نه به سنگش آزمودم
به کجا برم سری راکه نکرده ام فدایت
هوس جلال شاهی چه خیال دارد اینجا
به فلک فرو نیاید سرکاسهٔ گدایت
به بهار نکته سازم ز بهشت بی نیازم
چمن آفرین نازم به تصور لقایت
نفس از تو صبح خرمن نگه از تو گل به دامن
تویی آنکه در بر من تهی از من است جایت
ز وصال بی حضورم به پیام ناصبورم
چقدر ز خویش دورم که به من رسد صدایت
آهنگ ها
-
عنوانزمان
-
4:21
-
4:20
کاربر مهمان